ღ♥ღ♪ طلوع يك عشق ♪ღ♥ღ
اشکم ولی به پای عزیزان چکیده ام / خارم ولی به سایه ی گل آرامیده ام / با یاد رنگ و بوی تو ای نوبهار عشق / همچون بنفشه سر بر گریبان کشیده ام چه خوش خیال است ، فاصله را میگویم ، به خیالش تو را از من دور کرده ، نمیداند جای تو امن است ، اینجا در میان دل من . ا با دلمان هنوز مشکل داریم / صد سنگ بزرگ در مقابل داریم / معشوق خودش می برد و می دوزد / انگار نه انگار که ما دل داریم . قدیر من این است که با درد بسازم / از این دل نامرد دلی مرد بسازم / انگار قرار است که من داغ دلم را / با گریه ی چشمان خودم سرد بسازم شب به رسم عاشقی یادی ز یاران میکنم / در غربتی تاریک و سرد ، از غم حکایت میکنم / امشب وجودم خسته است ، از سردی دلهای سرد / آیا تو هم در یاد من هستی در این شبهای درد چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم ، خانه اش ویران باد / من اگر ما نشوم تنهایم ، تو اگر ما نشوی ، خویشتنی . یک غنچه بدون شاخه خواهد پژمرد / یک شاخه بدون غنچه هم خواهد مرد / سوگند به عشق ، باغبان برگردان / بی غنچه دلم تاب نخواهد آورد .
نظرات شما عزیزان:
من تو را خواهم برد
به سر رود خروشان حیات
آب این رود به سرچشمه نمیگردد باز
بهتر آن است که غفلت نکنیم از آغاز
ممنون از محبت شما که به وبلاگ من اومدین خوشحال میشم بازم بیا
خوش باشی
چه متن های قشنگی بود، خصوصا این متن چهارمی
پاسخ:عزيزم اسم من نيلوفر هست نه آرزو
De$ign:khanoomi |